ما دهه هشتادیها از وطنفروشها بیزاریم/ هر اتفاقی بیفتد هوادار تیم ملی فوتبالیم
تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۵۱۸۱۱
فارس نوجوان: «یادم میآید همیشه برای مسابقه تمرین میکردم و تمام تلاشم این بود که بتوانم قهرمان بشوم و خانواده به من افتخار کنند. تا شب قبل از مسابقه هم خیلی آمادگی داشتم. اصلا روز مسابقه هم آمادگی داشتم اما نمیدانم چه شد که نتوانستم پیروز میدان باشم. خب هم حریفم قوی بود و هم من، ترسیده بودم. هول شدم و در مقابل همان حریف قوی هم نتوانستم یک بازی خوب ارائه بدهم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما اتفاق مهمی که آن روز افتاد و این اتفاق از همه ماجراهای دیگه برایم مهمتر بود، حمایت خانواده از من بود. وقتی پدرم مرا در آغوش خودش گرفت و گفت: «اصلا مهم نیست پسرم. تو تلاشت را کردی». وقتی لبخند مادرم را دیدم که مثل همیشه با آن نگاه مهربانش، قوت قلب بهم میداد. آن روز برایم تلخ بود اما تلخ نگذشت. چون خانوادهام نگذاشتند که تلخ بگذرد و البته همین روحیه دادن آنها بود که باعث شد بر ترسم غلبه کنم و بهتر بازی کنم و در نهایت هم در آن دوره از مسابقات دوم شدم.
اینها را گفتم تا برسم سر اصل مطلب؛ اینکه درست است تیم ملیمان نتوانست در مقابل تیم انگلستان برنده شود اما قرار نیست که آنها را طوری مواخذه کنیم که انگار گناه بزرگی مرتکب شدند. البته خودم معتقدم که بهتر میتوانستند بازی کنند اما باز هم قرار نیست که ما از آنها حمایت نکنیم. چون آنها جزو خانواده ما هستند و اعضای یک خانواده از همدیگر حمایت میکنند».
این جملات، حرفهای امیرحسین هجده ساله است که قرار است در کنکور آتی شرکت کند؛ اما با خودش تصمیم گرفته که بازیهای تیم ملی را ببیند و هوادار تیمش باشد، بعد درس بخواند؛ در گروه هواداران تیم ملی که خودش و همکلاسیهایش عضو هستند، حسابی تبلیغات تیم ملی را میکنند. البته قرار است بعد از مسابقات هم همگی پای درس بنشینند و درس بخوانند.
* نیمه پر لیوان را ببینیم
احسان همکلاسی امیرحسین معتقد است که درباره بازی فوتبال ایران و انگلستان، باید نیمه پُر لیوان را دید؛ وی میگوید: به نظرم تیم ایران در این بازی، خیلی حالت تدافعی داشت؛ در حالی که باید حالت تهاجمی داشت. به نظرم باید سرمربی تیم ملی درباره ترکیب تیم ملی تصمیم دیگری میگرفت.
البته گل زدن به تیم قوی چون انگلستان، خیلی خوب بود ولی بچهها دیر به خودشان آمدند. شاید اگر از اولش همینطور بازی میکردند، بهتر میتوانستیم پیش برویم؛ ضمن اینکه ما دروازهبان اولمان را هم در بازی نداشتیم.
در هر حال نکته مهم این است که نباید نیمه خالی لیوان را ببینیم. نیمه پُر لیوان در این بازی، دو گلی بود که به انگلستان زدیم و ما هوادار تیممان هستیم و میدانیم در بازی بعدی، حتما بهتر بازی میکنند.
* از وطن فروشها بیزاریم
معراج همکلاسی دیگر، درباره بازی فوتبال ایران و انگلستان، با دوستانش همنظر است؛ وی میگوید: این روزها ما در کشورمان، چیزهای زیادی دیدیم. یکی از اتفاقات این بود که وطنفروشها را شناختیم. کسانی که به راحتی در مقابل کشورشان میایستند و حتی تا جایی پیش میروند که با دشمنان کشور، همراه میشوند.
ما همه در کشورمان مثل یک خانواده بزرگ هستیم. در غم و خوشحالی اعضای خانواده شریکیم. اینکه برخی افراد این را فراموش میکنند، یعنی خانواده خود را فراموش میکنند. وطن فروش و خانواده فروش، در هیچ جا مورد پذیرش نیستند. کسی که به خانواده خودش خیانت میکند هیچوقت مورد اعتماد نیست.
به همین دلیل ما همیشه پشت تیم ملیمان که خانوادهمان هست، خواهیم بود و فقط از آنها میخواهیم خوب بازی کنند. اگر خوب بازی کنند و شکست هم بخورند، باعث افتخار است.
* هوادار تیم ملی هستیم
علی از دیگر همکلاسیها، بر این باور است که دفاع از تیم ملی، مثل دفاع از کشور میماند. وی میگوید: این چند وقته میبینیم که در فضای مجازی خیلی تلاش میکنند تیم ملی را ضعیف کنند. غافل از اینکه خودشان ضعیف هستند.
ما از بازیکنان تیم ملی توقع داریم که همه فکر و ذکرشان را روی دو بازی دیگر بگذارند و به حرفهای آدمهای ضعیف و دشمنان کشور توجهی نکنند؛ سعی کنند خوب بازی کنند. ما از تیم ملی توقع بازی خوب و جوانمردانه داریم. همین
بازیکنان تیم ملی بدانند که ما هم هوادارشان هستیم و همیشه تشویقشان میکنیم. نه فقط ما که همه دهه هشتادیها پشت آنها هستند.
*روایت دهه هشتادیها
صابر یکی از دیگر از همکلاسیهاست که دغدغههای دهه هشتادیها را بازگو میکند؛ برخی افراد فکر میکنند دهه هشتادیها را میتوانند به راحتی گول بزنند و به هر مسیری که میخواهند بکشانند در حالی که اصلا اینطوری نیست. انگار ما را دست گم گرفتهاند.
بهتر است تورشان را جای دیگر پهن کنند. درست است که هنوز خیلی جوانیم اما پدر و مادرهایی داریم که هوایمان را دارند و یک چیز مهمی را به ما یاد دادند و آن هم این است که عاشق وطنمان باشیم.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: دهه هشتادی ها دهه هشتادی ها هوادار تیم بازی کنند وطن فروش تیم ملی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۵۱۸۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قهر پسران دهه هشتادی با دانشگاه
وقتی شغلهای آزاد و دلالی پردرآمد و معافیتهای مالیاتی هست، چرا این همه سال عمرمون را صرف دانشگاه کنیم.» یا «خب دختران راهی جز درس خواندن ندارن اما داستان پسرها فرق می کنه» اینها حرفهای تعداد زیادی از پسران دهه هشتادی است که امسال عطای شرکت در کنکور را به لقایش بخشیدهاند و در کنکور شرکت نکردهاند.
آمار داوطلبان کنکور سال جاری نشان میدهد از مجموع یک میلیون و ۱۵۲ هزار و ۵۱۸ داوطلب که در نوبت اول آزمون سراسری ۱۴۰۳ ثبتنام کردهاند تنها ۳۷ درصد مرد هستند.
عدم اقبال پسران برای ورود به دانشگاه به دلیل نگرانی از اشتغال بعد از فارغالتحصیلی موجب شده که بسیاری از آنها آموختن مهارت و ایجاد کسب و کار را بر رفتن به دانشگاه ترجیح دهند.
معاون پژوهشی اسبق وزارت علوم محمد مهدینژاد نوری میگوید: تغییر در نسبت ورودی دختران و پسران به دانشگاه، از اوایل دهه ۹۰ شروع شده است.
این در حالی است که افزایش نرخ بیکاری فارغالتحصیلان آموزش عالی در فاصله سال تحصیلی ۱۳۹۱ ـ ۱۳۹۰ و ۱۴۰۱ ـ ۱۴۰۰ با وجود کاهش نرخ بیکاری از عوامل موثر در کاهش رغبت جمعیت جوان به خصوص پسران به ادامه تحصیلات عالی است.
تحصیلات دانشگاهی برای بسیاری از متولدان دهههای ۶۰ و ۷۰ تبدیل به تضمینی برای یافتن شغل نشد، از سویی دیگر نبود بازار کار متناسب با رشتههای دانشگاهی، درآمدهای پایین و انتظارات جامعه از مردان برای تأمین معیشت، منجر به ورود زودهنگام آنها به بازار کار در رشتههای درآمدزا شده است.
در آینده نزدیک تعداد دختران تحصیلکرده دانشگاهی بیشتر از مردان تحصیلکرده خواهد بود. حتی این پدیده در ازدواجهای سالهای اخیر نمود بیشتری داشته و اصولاً تبدیل به یکی از موانع ازدواج شده است. زیرا دختران دوست دارند سطح دانش پسر بیشتر یا برابر با خودشان باشد. با توجه به اینکه به تدریج اهمیت درآمد از مدرک بیشتر میشود، اما تا تثبیت کامل این فرهنگ، همچنان دختران تحصیلکرده در آینده گزینههای کمتری برای ازدواج خواهند داشت.
معاون نظارت و راهبری ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی سیدجلال موسوی با تأکید بر اینکه آمار پیشتازی ۲۶ درصدی دختران داوطلب ورود به دانشگاه نشاندهنده اصلاح فرهنگ مهارتمحوری در کشور است، ابراز میدارد که «بحث اشتغال برای آقایان مهمتر است» و به همین دلیل اولویت اول آقایان تحصیلات آکادمیک نیست.
عضو سابق شورایعالی انقلاب فرهنگی مهدی گلشنی کاهش تعداد پسران در کنکور را نشاندهنده نقص در آموزش عالی میداند و میگوید اگر در چند سال آینده روند به همین صورت باشد و اعتدال ایجاد نشود حتی تبعات اجتماعی به همراه دارد.
طبق نظر جامعهشناسان، جامعه از مردان انتظار سرپرستی خانواده و تأمین معیشت دارند، به همین خاطر مرد از همان ابتدا مسیرش را تغییر میدهد. پس ایجاد امید در پسران برای بهتر شدن زندگی مادی آنها در صورت ادامه تحصیل، میتواند انگیزه موثری برای تعادل در دانشگاهها باشد. تأکید بر کسب منزلت اجتماعی همراه با تحصیلات عالیه هم می تواند در ایجاد انگیزه ارزشی برای تشویق پسران مؤثر باشد.
منبع: خبرگزاری فارس